مترجم: سهیلا حاجی‏زاده
به واسطه‌ی تعدادی عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مساله‌ی بی‌خانمانی در آمریکا رو به افزایش می‌باشد. در این مقاله با علل وقوع این پدیده و راه حل‌های مربوط به آن بحث خواهیم کرد. بر اساس آمارها، حدود 20 درصد از افراد بی‌خانمان در آمریکا روی به مصرف مواد مخدر و الکل آورده‌اند. این آمارها همچنین نشان می‌دهد که 25 درصد از افرادی که در خیابان‌ها زندگی می‌کنند از بیماری‌های روحی و روانی رنج می‌برند. تقریبا 700 هزار تا 2 میلیون نفر از مردم آمریکا شب‌ها را در خیابان سپری می‌کنند. از این تعداد، 35 درصد آن‌ها افرادی با خانواده بوده و 25 درصد نیز نوجوانانی با سن کمتر از 18 سال می‌باشند. چنین حقایق و آمار تکان هنده‌ای آن هم در یک کشور جهان اول مانند آمریکا جالب توجه می‌باشد. بنابراین، باید راه‌هایی برای غلبه بر این مشکل یافت. در این مقاله با نگاهی به علل و راه حل‌های بی‌خانمانی سعی می‌کنیم که به صورت دقیق‌تر به این پدیده بپردازیم.

علل بی‌خانمانی

• هزینه‌ی بالای مسکن

یکی از اصلی‌ترین علل بی خانمانی هزینه‌ی بالای اجاره آپارتمان‌ها در بسیاری از شهرهای بزرگ آمریکا مانند نیویورک، ویرجینیا، کالیفرنیا و سایر شهرهای این کشور می‌باشد. در مقایسه با میزان درآمد مردم آمریکا، هزینه‌ی مسکن بسیار بالا بوده و بنابراین خرید مسکن و اجاره‌ی آن برای برخی افراد مقرون به صرفه نیست.

• بی‌کاری و درآمد پایین

مشاهده شده که در آمریکا، دستمزد کارگران طی 25 سال گذشته افزایش چندانی نداشته و بنابراین این کارگران قادر به تامین هزینه‌های زندگی خود و خانواده‌شان نیستند. این کارگران با دستمزد پایین خود قادر به رفع نیازهای غذایی خانواده و پرداخت هزینه‌های مسکن نیستند.

• هزینه‌های بالای درمانی

هر کسی از هزینه‌های بسیار بالای درمان در آمریکا به خوبی آگاهی دارد. هزینه‌های سالانه‌ی بیمه‌ی درمانی برای هر خانواده‌ی آمریکایی 8000 دلار می‌باشد. افرادی که به طبقات پایین‌تر و یا متوسط جامعه تعلق دارند، قادر به پرداخت حق بیمه نیستند و در صورتی‌که یک بیماری و یا تصادف ناگهانی در چنین خانواده‌ای رخ دهد، هزینه‌های درمان این خانواده می‌تواند باعث بی‌خانمان شدن آن‌ها گردد.  

• مواد مخدر و الکل

بر اساس آمارها، حدود 20 درصد از افراد بی‌خانمان در آمریکا روی به مصرف مواد مخدر و الکل آورده‌اند. این آمارها همچنین نشان می‌دهد که 25 درصد از افرادی که در خیابان‌ها زندگی می‌کنند از بیماری‌های روحی و روانی رنج می‌برند. از آن‌جا که این افراد قادر به درمان هزینه‌های درمانی خود نیستند، بنابراین از این شرایط ضربه خورده و همچنان بی‌خانمان می‌مانند.

• کاهش کمک‌های دولتی

یکی از دلایل اصلی بی‌خانمانی در آمریکا کاهش برنامه‌های مربوط به مسکن در دهه‌ی 1980 توسط دولت می‌باشد. حتی برخی از برنامه‌های امنیت اجتماعی که برای افراد فقیری مانند کمک موقتی به خانواده‌های نیازمند طراحی شده، نیز در طی سال‌های اخیر تغییرات زیادی یافته و این موضوع منجر به بی‌خانمان شدن بسیاری از آمریکایی‌ها شده است. در طی این سال‌ها مواردی مانند مسکن، غذا و خدمات دارویی نیز بسیار گران شده که عامل دیگری جهت بی‌خانمان شدن افراد کم درآمد می‌باشد.

راه حل‌های کاهش پدیده‌ی بی‌خانمانی

اگرچه دولت برنامه‌های مختلفی برای کمک به افراد فقیر جامعه طراحی کرده، اما اجراء این برنامه‌ها تا حدی مشکل می‌باشد، چون آگاهی از این برنامه‌های دولت در میان افراد کم بضاعت بسیار پایین می‌باشد. بنابراین، به منظور ریشه کن ساختن این مشکل و کمک به افراد بی‌خانمان، کمپین‌هایی جهت آموزش به این افراد درباره‌ی برنامه‌های مختلف دولتی باید اجراء گردد.
همچنین مشاهده شده که برنامه‌های مختلف مربوط به تامین مسکن و افزایش امنیت اجتماعی در طی 25 سال گذشته تغییر یافته به طوری‌که بسیاری از افراد بی‌خانمان قادر به بهره‌مندی از این برنامه‌ها نیستند. برخی مواقع، شیوه‌های اهداء کمک‌های مالی توسط دولت تاحدی پیچیده بوده که افراد فقیر قادر به درک آن نیستند. بنابراین، اقدام دیگری که دولت باید در این رابطه انجام دهد این است که قوانین و هنجارهای مربوط به برنامه‌های مسکن و امنیت اجتماعی برای افراد کم بضاعت را ساده سازی کند.
همانطور که آمارها نشان می‌دهد بسیاری از افرادی که در خیابان‌ها زندگی می‌کنند مصرف کنندگان مواد مخدر و الکل و یا بیماران روحی و روانی هستند. به منظور مقابله با این افراد، دولت باید برنامه‌های توانبخشی رایگانی را برای آن‌ها ترتیب دهد. این برنامه‌های توانبخشی شامل انواعی از برنامه‌های آموزشی و مهارت‌های شغلی می‌باشد، به طوری‌که افراد بعد از بازیابی سلامت خود بتوانند به زندگی عادی خود به عنوان یک عضو سالم در جامعه برگردند و از زندگی در خیابان‌ها اجتناب ورزند.
با توجه به برنامه‌های جدی ارائه شده توسط دولت می‌توان به ریشه کن شدن این پدیده‌ی شوم اجتماعی امیدوار بود. به جای صرف تریلیون‌ها دلار برای بودجه‌ی تامین تجهیزات دفاعی، تحقیقات و برنامه‌های دیگر دولت باید در ابتدا به فکر پایان دادن مساله‌ی فقر در جامعه باشد. هزینه‌های صرف شده برای جنگ در سراسر جهان باید صرف از بین بردن فقر در این کشور گردد.
منبع مقاله : برگرفته از سایت اپینیون فرانت